چقدر احساسات خودتون رو می شناسید ؟ چقدر در بیان احساساتتون صادقید ؟ چقدر در روابطتتون خودتون هستید ؟
دنیایی که در اون زندگی می کنیم هم روز بروز بزرگتر میشه و هم روزبروز پیچیده تر …
لبخندهای زورکی …
گریه های ساختگی …
دوست داشتن های ظاهری
هر وقت که انسان رفتاری غیرواقعی انجام میده ، در درون حس بدی داره . مهم نیست که چقدر اون دروغ رو خودش هم باور کرده باشه . مهم نیست که چقدر اون حس و حال دروغ کارش رو راه انداخته باشه .
مهم اینه که از درون حس بدی پیدا می کنه و این حس بد تبدیل میشه به یه نقاب ضخیم و سنگین و کم کم سایه میندازه رو همه رابطه هاش …
رابطه هم که آبکی بشن ، خاطره ها هم آبکی تر میشن .
یکی از درد های امروز ما اینه که در روابطمون غرق در تظاهرات متفاوت میشیم و این تظاهر بلند مدت باعث میشه یادمون بره چطور احساساتمون رو بروز بدیم .
اینکه واقعا وقتی خوشحالیم چطور خوشحالیمونو نشون بدیم . ناراحتیمونو چطور با دیگران در میون بزاریم و چطور خشممون رو بروز بدیم .
کتاب های درسی مون پر شدن از جذر و مثلثات و فرمول . اما هیچ کدوم برای یه زندگی موفق و شاد چیزی به بچه ها یاد نمیدن . یکی از نیاز های ما برای زندگی اجتماعی این عصر تکنولوژِی ، مهارت های ارتباطیه . مهارطی که خودش بخشی از مهارت های زندگیه و جالبه بدونید سالهاست داره تو مدارس پایه آمریکا تدریس میشه.
اونقدر این مساله مهم بود که سازمان بهداشت جهانی 10 سرفصل برای مهارت های زندگی تدوین کرد و اون رو هر ساله منتشر می کنه تا در دسترس مردم دنیا قرار بگیره .
اگر شما هم حس می کنید در روابطتون و ابراز احساساتتون اونجور که باید خودتون نیستیئد از شما دعوت می کنیم که حتما کتابهای مهارت زندگی رو مطالعه کنید .
باور کنید هر چی بیشتر خودمون باشیم بیشتر هم از زندگیمون راضی هستیم و کمتر هم وارد نقشی میشیم که به اون تعلق نداریم .