هوش هیجانی کم و روابط عاطفی شما

0
6498
نوکو
نوکو

 

زنانی وجود دارند که توانایی همدردی, همدلی و ابراز محبت ندارند. با این حال, بیشتر میشنوید که خانم ها این شکایت را از مردها دارند. مردها معمولا این موضوع را متوجه نیستند و اگر هم متوجه باشند , وانمود میکنند این طور نیست , چون نمیخواهند در مورد این مسئله صحبت کنند. این مسئله مربوط به یک احساس است. اکثر مردها از هوش هیجانی کمی برخوردار هستند.

هوش هیجانی (EQ) چیست؟

شما به عنوان فردی که دارای هوش هیجانی است , میتوانید احساسات خود را شناسایی و درک کنید. سپس با کمک این اطلاعات , تفکر و رفتار خود را هدایت میکنید. فردی با EQ بالا میتواند احساسات خود و دیگران را درک کند و این درک, احتمال موفقیت فرد را افزایش میدهد. آیا شما شنونده ی خوبی هستید؟ آیا در شرایط اضطراب آور آرام میمانید؟ آیا در تصمیم گیری و اعتماد به غریزه ی خود عملکرد خوبی دارید؟ آیا نیازهای عاطفی دیگران را درک میکنید و با توجه به این نیازها آنها را آرام میکنید؟ در صورتی که جواب هر یک از این پرسش ها مثبت است , شما از هوش هیجانی مناسبی برخوردارید. اگر پاسخ همه ی سوال ها مثبت است, شما از خوش هیجانی بسیار بالایی برخوردار هستید.

پاسخ مناسب:

سر و کار داشتن با دیگران سخت است. این افراد ممکن است همکار, دوست صمیمی, خواهر یا همسر شما باشند و شما باید از نظر عاطفی به طور دقیق به آنها پاسخ دهید. شما باید با احساسات آنها هماهنگ شوید و بدانید که چطور با تاثیری که آنها بر شما دارند مواجه شوید. زمانی که به جای درک فرد مقابل به احساسات او واکنش نشان میدهید , توانایی کنترل خود را از دست میدهید. مثلا, وقتی بین من و همسرم یک بحث منطقی اتفاق می افتاد , من دلیل خودم را اثبات میکردم. وقتی همسرم متوجه میشد حق با من است چشم هایش کج میشد , فک هایش را میفشرد و صدایش کمی تیز تر میشد. در پاسخ , من هم خشمگین میشدم , صدایم کمی بلند تر میشد و بین ما دعوا اتفاق می افتاد. من به احساسات همسرم واکنش نشان میدادم و به جای درک این موضوع که چرا همسرم ناراحت شده , عصبانی میشدم. اگر از او میپرسیدم در آن لحظه چه احساسی پیدا کرده , مطمئنم میگفت: ” هیچ احساسی.”

بالا بردن هوش هیجانی باعث توانمند سازی و موفقیت در زندگی حرفه ای و زندگی شخصی میشود. مردانی که از هوش هیجانی بالایی برخوردارند, اغلب در زندگی حرفه ای خود در موضع قدرت قرار دارند و و روابط طولانی مدت , شاد و هدفمندی را تجربه میکنند.

چهار ویژگی هوش هیجانی

خود آگاهی : توانایی شما در مورد آگاهی از احساسات خود و آگاه ماندن در زمانی که این احساسات را تجربه میکنید.

تسلط بر خود : همان طور که از احساسات خود آگاه هستید ,میتوانید آرامش خود را حفظ کنید و رفتار خود را در جهت دستیابی به یک هدف مثبت هدایت کنید.

آگاهی اجتماعی : شما به دقت میتوانید احساسات دیگران را تشخیص دهید و معنای آن را درک کنید.

مدیریت رابطه : شما به خوبی از این آگاهی استفاده میکنید تا رابطه ی خود با دیگران را مدیریت کنید.

همه ی این ویژگی ها قابل آموزش و تمرین هستند تا از این طریق , EQ خود را افزایش دهید. با این حال , تلاش برای آموزش, تمرین و درک این ویژگی ها در مردان ممکن است بسیار سخت باشد.

در حالی که هیچ مطالعه ی علمی نشان نمیدهد زنان از مردان عاطفی تر هستند , اما بسیاری از افراد چنین عقیده ای دارند. این بحث میتواند تا قرن ها ادامه پیدا کند. با این حال , در این مقاله در مورد اینکه زنان عاطفی تر اند یا مردان بحث نمیکنیم. در واقع , کنترل احساسات از اهمیت بیشتری برخوردار است. این موضوع به توانایی شما در درک احساسات و پاسخ مناسب به آنها وابسته است.

رابطه ی عاطفی :

زمانی که شریک عاطفی شما , نسبت به موضوعاتی که بیش از همه مورد توجه شما قرار دارد خودش را بی تفاوت نشان میدهد, بسیار ناامید و ناراحت میشوید. موضوعاتی مثل : امید شما در مورد آینده , خواب ترسناکی که دیشب دیده اید و باعث ناراحتی شما شده , سوگواری برای از دست دادن عزیزان , یا خشمگین شدن از یک راننده ی نادان که مسیر بازگشت شما به منزل را مسدود کرده بود. مردانی با EQ پایین , به ندرت همدردی میکنند. این مردان , به جای بحث در مورد احساسات شما , تمایل دارند یک راه حل ارائه دهند و فکر میکنند از این طریق کار خود را انجام داده اند. به این ترتیب, زمانی که ناامیدی هم به فهرست احساساتی که تجربه میکنید اضافه شده , آنها ساکت و آرام میشوند. برقراری ارتباط بین احساسات , یک بخش مهم و تکاملی در روابط عاطفی است. این کار سبب ارتباط بین شما دو نفر میشود و احساس امنیت و اعتماد در رابطه ی عاطفی را افزایش میدهد.

فردی که از EQ کمی برخوردار است , معمولا احساسات و اقدامات شریک زندگی اش را به اشتباه درک میکند. مردان به سختی میتوانند احساسات شریک زندگی خود را تشخیص دهند چون به سرنخ های ظریف توجه نمیکنند. در چنین حالتی , چرا آنها باید برای درک احساسات خودشان وقت بگذارند؟ ما ثابت کردیم افرادی که EQ کمی دارند به سختی میتوانند احساسات خود را کنترل کنند. مردان , اغلب به احساسات خود با خصومت واکنش نشان میدهند و به صورت شفاهی به شریک زندگیشان ضربه میزنند, چون متوجه نیستند آنها یک احساس را تجربه میکنند. آنها به این موضوع فکر نمیکنند که : ” برای همسرم چه مشکلی پیش آمده؟” به جای این کار , آنها ناراحت میشوند و سعی میکنند خودشان را از هر چیزی که این احساس را در آنها ایجاد کرده دور کنند.

بعد از این که بارها تلاش میکنید تا شریک زندگیتان شما را درک کند , امید خود را از دست میدهید و فکر میکنید او هرگز نمیتواند شخصیت واقعی شما را درک کند. به این ترتیب, احساساتتان را برای خودتان نگه میدارید و رابطه ی شما دچار مشکل میشود چون ارتباطی از سوی شما دو نفر برقرار نمیشود.

در یک رابطه ی صمیمی , دو طرف سعی میکنند احساسات خود و شریک زندگیشان را به خوبی درک کنند. آنها میتوانند این احساسات را کنترل کنند و از همه ی سختی های این مسیر عبور کنند. تسلط بر این احساسات باعث میشود هر دو طرف در زمان سختی ها احساس امنیت داشته باشند و از شریک زندگی خود مراقبت کنند.

آیا این موضوع ناامید کننده است؟

طبق نظر دکتر دنیل گولمن , نویسنده ی کتاب هوش هیجانی : ” اولین تنش در یک وضعیت عاطفی در قلب اتفاق می افتد نه در سر, چون برای واکنش ذهن عقلانی نسبت به ذهن احساسی 1 یا 2 ثانیه زمان بیشتری لازم است.”  این نکته ی مثبتی است , چون مرد میتواند با استفاده از سر خود , چگونگی خواندن قلب خود و شما را یاد بگیرد. برای پیشرفت بیشتر , او میتواند با استفاده از همین مهارت یاد بگیرد که چطور نشانه های عاطفی اطرافیان خود در زندگی حرفه ای اش را درک کند. موفق ترین افراد کسانی هستند که از هوش هیجانی بالایی برخوردارند. این چیزی است که آنها را به برتری میرساند.

مردان میتوانند EQ خود را بالا ببرند. مهارت های اساسی زیر در توسعه ی هوش هیجانی نقش دارند :

1. توانایی تشخیص احساسات خود و دیگران.

2.توانایی استفاده از این احساسات برای هدایت تفکر و تعقل.

3.توانایی درک احساسات این موضوع که در زمان آشکار شدن موقعیت , احساسات ممکن است تغییر کنند.

4.توانایی ادغام کردن احساسات در اعمال و تصمیمات.

جاستین باریسو , در مقاله ی خود , این توانایی های اساسی را به هفت مرحله تقسیم کرده است. با استفاده از این نکات, مرد زندگی شما میتواند هوش هیجانی خود را ارتقا دهد و رابطه ی عاطفی شما از اعتماد بیشتری برخوردار شود. مردان باید از این موارد پیروی کنند:

فکر کردن در مورد این موضوع که شما به طور معمول نسبت به موقعیت های خاص مثل بستن مسیر توسط یک راننده ی دیگر چطور پاسخ میدهید. زمانی که احساسات و واکنش های بعدی خود را شناسایی میکنید , روند کنترل کردن آغاز میشود.

دیدگاه فرد مقابل را سوال کنید. معمولا , دیدگاه دیگران از ما , در مقایسه با دیدگاهی که از خودمان داریم متفاوت است. درک این موضوع که دیدگاه ها میتوانند از هم متفاوت باشند اهمیت زیادی دارد.

از طریق خوداندیشی و آنچه دیگران با شما به اشتراک میگذارند , احساسات خود را مشاهده کنید. این کار باعث میشود با احساساتتان ارتباط برقرار کنید.

قبل از صحبت یا هر گونه اقدام , لحظه ای صبر کنید و اول به این مسئله فکر کنید.

به ” چرا” فکر کنید. زمانی که سعی میکنید دیدگاه فرد مقابل را متوجه شوید , نشان دادن همدردی و همدلی دشوار است. نشان دادن همدلی به این معناست که از خودتان چنین سوالاتی بپرسید: مشکل فرد مقابل با این مسئله چیست که من آن را متوجه نمیشوم؟ چرا فرد چنین احساسی دارد؟ چرا احساس من با او متفاوت است؟ سعی کنید دیدگاه فرد مقابل را درک کنید تا به خوبی با نیازهای عاطفی او مواجه شوید.

از انتقاد رنجیده خاطر نشوید. با وجود اینکه تماشای فردی که در حال اشک ریختن در مورد کاری که شما انجام داده اید سخت است , اما انتقاد اغلب با حقیقت همراه است. احساسات خود را کنار بگذارید و به این فکر کنید که بازخورد شما چطور میتواند به آینده کمک کند. با این حال , در صورتی که انتقاد منجر شد تا نسبت به ارزش های خود تردید پیدا کنید , از این قاعده پیروی نکنید.

در نهایت , تمرین کنید. باز هم تمرین کنید. سپس بیشتر تمرین کنید.

توسعه و تقویت این مهارت برای بسیاری از مرد ها دشوار است. با این حال , در صورت تمرین , آنها میتوانند محدوده ی درک خود را تقویت کنند و روابط طولانی مدت و موفقی را تجربه کنند.

 

ارسال یک پاسخ

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید