اختلال پرخوری و چگونگی تاثیر آن بر مردان

0
1087
وبسایت نوکو
سایت نوکو

 

رایان شلدون , داستان شخصی خودش در مورد پرخوری رو برای ما به اشتراک گذاشته. اون در مورد تجربیات شخصی ابتلا به پرخوری صحبت میکنه. اون توضیح میده به دلیل اینکه یه مرده , سال ها طول کشیده تا متوجه شه به پرخوری مبتلاست. این داستان در مورد اختلالیه که معمولا در مرد ها تشخیص داده نمیشه و به همین دلیل توجه من رو به خودش جلب کرده. رایان ما رو از این موضوع آگاه میکنه و امیدواره با تعریف کردن تجربیات شخصیش به افرادی که به این مشکل دچارن کمک کنه. امیدواریم با نوشتن این مقاله اختلال پرخوری رو بیشتر برای شما آشکار کنیم و در این زمینه به افرادی که به اختلالات غذا خوردن دچارن کمک کنیم.

1-چه چیزی باعث شد مقاله ی ” مردی که به اختلال پرخوری مبتلاست چه شکلیه” رو منتشر کنی؟

درک و تشخیص این مسئله که پرخوری یه اختلال واقعیه, بار بسیار بزرگی رو از شونه های من برداشت. خیلی از مردها میکن اختلال پرخوریشون رو با خانواده و دکتر مطرح کردن اما  به اونها گفته شده ” این مسئله غیر ممکنه. فقط خانم ها به پرخوری دچار میشن.” بنابراین اونها به طور غیر ارادی در مورد این مسئله صحبت نمیکنن. ما باید قادر باشیم تا به دنبال کمک بگردیم. دوستان, خانواده ها و جامعه ی پزشکی باید در مورد اختلال پرخوری آگاه باشن. در نهایت , ما باید این موضوع رو بپذیریم , و همدلی و همیاری کنیم. من تصمیم گرفتم در مورد اختلال پرخوری بنویسم. بیماری روانی که عمدتا نادیده گرفته میشه. امیدوارم زمانی که افراد مبتلا به این اختلال نوشته های من رو میخونن , بتونم به اونها کمک کنم و باعث شم احساس بهتری به اونها دست بده. اگه داستانتون رو با دیگران به اشتراک بذارید , به طور بالقوه میتونید زندگی افراد رو از یه روش مثبت تغییر بدید, چون با این کار , بیشتر اوقات احساس میکنیم در رنج کشیدن تنها نیستیم. بنابراین , امیدوارم با نوشتن این مقاله , دیگران رو از اختلال پرخوری آگاه تر کنم.

2-میتونی اختلال پرخوری رو با جزئیات بیشتری توضیح بدی؟

این سوال رو دوست دارم! به نظر من اختلال پرخوری یه رفتار وسواسی اجباری در مورد غذاهاست. در واقع نوعی OCD غذاییه. مسئله ایه که به طور وسواس گونه به اون فکر میکنید. این مسئله لزوما در مورد عمل غذا خوردن نیست, بلکه به فکر کردن به غذا هم مربوطه. پس , اختلال پرخوری به دلبستگی زیاد و کنترل کردن مربوطه. بهترین روش برای توضیح پرخوری , شرح یه روز معمولی در زندگیمه. تعریف کردن این موضوع شرم آوره اما فکر میکنم باید این کار رو انجام بدم. میتونم بگم حدود 85 درصد از روزم رو به غذا فکر میکردم و این موضوع روی کارم فشار می آورد. 7 صبح از خواب بیدار میشدم , به غذا فکر میکردم. دوش میگرفتم , به غذا فکر میکردم. صبحانه میخوردم , به غذا فکر میکردم. فکر کردن به غذا رو ادامه میدادم , سر کار میرفتم , و تنها 70 درصد از روز رو کار میکردم چون به غذا فکر میکردم. دنبال دستورهای غذایی میگشتم یا به صورت آنلاین غذا سفارش میدادم چون از اینکه شخصا از بیرون غذا بخرم خجالت میکشیدم. حدودا ساعت 10 شب به رختخواب میرفتم و نزدیک ساعت 11 بیرون میومدم تا در یخچال رو باز کنم و به غذاها خیره شم. لزوما نمیخواستم غذا بخورم. گاهی اوقات کنار در یخچال می ایستادم , بعد در رو میبستم و دوباره به تخت برمیگشتم. کاملا جدی میگم, ساعت 3 صبح از خواب بیدار میشدم و به غذا فکر میکردم. این زندگی تکراری من بود… بارها و بارها این موضوع برای من اتفاق می افتاد. به نظرتون چقدر عجبیه؟!

3-میتونی بعضی از عواملی که منجر به اختلالات غذا خوردن, به خصوص اختلال پرخوری میشن رو توضیح بدی؟

اختلالات غذا خوردن , نوعی بیماری روانی هستن. بنابراین , عوالی وجود دارن که منجر به اختلالات غذا خوردن میشن. عواملی هستن که روی ابتلا به بیماری های روانی تاثیر میذارن و بسیاری از افراد مبتلا به اختلالات غذا خوردن , در دوران جوانی از نوعی سوء استفاده رنج میبردن. این آسیب ها میتونن در اختلالات غذا خوردن ریشه پیدا کنن. من معتقدم , این اختلال مسئله ای بود که همراه با اون متولد شدم. اما این مسئله همراه با مرگ پدربزرگم در من تشدید شد. در اون زمان , بدون کنترل غذا میخوردم. عوامل ژنتیکی هم در اختلال پرخوری دخالت دارن. اما , بسیاری از ما نمیخوایم در مورد اختلال غذا خوردن بحث کنیم یا خودمون رو به این مسئله مربوط کنیم. بسیاری از افراد , این موضوع رو در تمام طول زندگی مخفی نگه میدارن.

4-چرا اختلالات غذا خوردن به عنوان مسئله ای دیده میشه که فقط خانم ها بهش دچار میشن؟ به نظرت این موضوع به دلیل آمار اتفاق میفته که نشون میده خانم ها بیشتر به این اختلال دچار میشن, یا هنجارهای اجتماعی هم بر این باور تاثیر گذارن؟

جالبه چون من سال ها تحت درمان قرار گرفتم اما عادت های غذا خوردن من هیچ وقت مورد بحث قرار نگرفت. به مدت 8 سال تحت نظر یه درمانگر خاص قرار داشتم و وزنم نوسان زیادی داشت. بعد به مدت 6 سال تحت نظر یه درمانگر دیگه قرار گرفتم و اونها من رو با وزن زیاد و وزن کم مشاهده کرده بودن اما هیچ وقت در مورد این مسئله حرف نزدن. رفتم روی ترازو و بعد گفتم : ” این هفته 2 کیلوگرم چاق شدم. ” اما هیچ بحثی اتفاق نیفتاد. هفته ی  بعد روی ترازو رفتم و گفتم : ” 2 کیلوگرم چاق شدم.” بحثی اتفاق نیفتاد. اختلالات غذا خوردن در بسیاری از مرد ها نادیده گرفته میشه, حتی توسط پزشکان و درمانگر ها. بسیاری از مرد ها احساس میکنن نمیتونن در مورد این مسئله حرف بزنن و البته این باور , تحت تاثیر آمار هم قرار داره. مردهایی هستن که از صحبت در مورد این مسئله خجالت میکشن چون ما به این مسائل نگاه جنسیتی داریم. ما فکر میکنیم مرد ها بی احساس هستن و احساسات با اختلالات غذا خوردن در ارتباطن, بنابراین به اشتباه تصور میکنیم مرد ها از اختلالات غذا خوردن رنج نمیبرن. چنین باوری کاملا اشتباهه. حقیقت اینه که نا امنی ها با جنسیت هیچ ارتباطی ندارن. بنابراین اگه با این موضوع مواجه شیم که ما به اختلالات غذا خوردن نگاه جنسیتی داریم , میتونیم در این مسئله پیشرفت کنیم. باید به یاد داشته باشید , اختلالات غذا خوردن عاطفی و روانی هستن و ممکنه هر کسی رو تحت تاثیر قرار بدن. در واقع , حدود نیمی از افرادی که از اختلال پرخوری رنج میبرن مرد هستن. فکر میکنم اکثر مردهایی که از اختلال پرخوری رنج میبرن نمیدونن بیمارن. اونها فقط تصور میکنن مردهای چاقی هستن که زیاد غذا میخورن.

زن ها بیشتر از مردها در مورد اختلالات غذا خوردن آگاهن. بنابراین بهتر میتونن درک کنن که خودشون یا یکی از دوستانشون ممکنه از این اختلالات رنج ببره و با دقت به علائم این مسئله توجه میکنن. اونها صریح ترن چون جامعه به اون ها این اجازه رو داده.

5- میتونیم بگیم جامعه ی پیشرفته ی امروزی اختلالات غذا خوردن رو بیشتر کرده؟ عواملی مثل رسانه , فست فود, محبوبیت ورزش کردن و غیره؟

بله… داخل این نوع غذاها از مواد افزودنی و ترکیبات وحشتناکی استفاده میشه که به شدت ناسالم و اعتیاد آورن و میتونن منجر به این اختلال شن. متاسفانه ما غذاهای ناسالم زیادی میخوریم. غذاهای سرخ شده و چرب یا غذاهای فرآوری شده از شکر زیادی تشکیل مشن و اغلب اوقات به خوردن اونها تمایل زیادی داریم. هیچ جای شکی نیست که مواد شیمیایی موجود در غذاها بر ما تاثیر گذارن. اما مطرح کردن این مسئله سخته و نمیشه از تبلیغ غذاهای ناسالم در رسانه جلوگیری کرد. رسانه ها در نوع نگاه ما به خودمون نقش مهمی دارن. مرد ها هم مثل زن ها با مسائل مشابهی مواجه هستن. زمانی که ما مردها یه بازیگر یا مدل رو میبینیم که شکم 6 تکه داره , به نحوی به اون نگاه میکنیم که یادمون میره… اون یه مرد معمولی نیست, واقعیت چنین چیزی نیست. کمپین های تبلیغاتی کارهای زیادی برای زن ها انجام دادن , در این کمپین ها زن هایی رو نشون میده که در اندازه ها و رنگ پوست های مختلف هستن. اما این کمپین ها برای مردها هم همین کار رو انجام داده؟ مسئله ی ورزش , این فشار رو بیشتر میکنه! من رفتن به باشگاه رو متوقف کردم چون احساس بدی داشتم. همه ی مرد های باشگاه هیکل های متناسب و خوش فرمی داشتن و من سعی میکردم متناسب شم, اما نمیتونستم چون نگران بودم که این افراد چه طور به من نگاه میکنن. همه ی ما میدونیم زن ها از مردهایی خوششون میاد که شکم شش تکه دارن. بنابراین به خودمون میگیم , باید شکم من هم 6 تکه شه اما واقعیت این طور نیست… فکر نمیکنم هرگز شکمم رو 6 تکه کنم. من این موضوع رو قبول کردم و از این که هرگز این کار رو انجام نمیدم راضیم. موضوع حیرت آور اینه که مرد هایی که شکم 6 تکه دارن هم نگرانی ها و نا امنی های خودشون رو دارن.

6-در مقاله به این موضوع اشاره کردی که با غذا ” رابطه ی عاشقانه” داشتی. چرا این ارتباط خاص بین بسیاری از افراد و غذاها ایجاد میشه؟

در دورهمی ها , جشن ها و تعطیلات از غذاهای زیادی استفاده میشه. در همه ی مناسبت ها از مراسم سوگواری گرفته تا جشن ها , غذاهای زیادی وجود داره. به نظر من بسیاری از ما از غذاها به عنوان مکانیسم مقابله استفاده میکنیم. رسانه ها این موضوع رو به ما نشون میدن. اخیرا , مک دونالد تبلیغی رو در اروپا پخش کرده که در اون , یه مادر پسرش رو بعد از مرگ پدر به این رستوران میبره تا همبرگر ماهی بخوره. مردم حیرت زده شده بودن و میگفتن: ” وای! این ساندویچ به خاطر پدر این کودک درست شده!” تبلیغات و آگهی ها در این تصور اشتباه نقش دارن. اما غذا همیشه در تبلیغات حضور داره و هرگز در مورد این مسئله صحبت نمیشه. زمانی که شرایط سختی رو تجربه میکنید با غذا خوردن آروم میشید. غذا همیشه در موقعیت های مختلف وجود داره و شما رو عصبانی نمیکنه.

7-با توجه به سوال قبل, این ارتباط با غذا از چه زمانی وجود داشته؟ آیا این موضوعیه که از اولین روز انسان بودن با ما همراه شده و در طول سال ها پیشرفت کرده؟

من تنها 30 سال تجربه دارم, اما مسلما ارتباط گسترده ای در این مورد وجود داره. غذا نوعی ارتباط شبیه به موسیقی و قصه گوییه و یه مولفه ی اجتماعی قدرتمنده. به نظر من ارتباط ما با غذا همیشگی بوده. با یادآوری کارهایی که انسان های غارنشین برای بدست آوردن غذا انجام میدادن و توجه به این نکته که ما همراه با احساسات خلق شدیم , به این نکته پی میبریم که غذا هم مثل عشق یه زبان جهانیه.

8-میتونی چند نمونه از بهترین روش ها برای درمان اختلال پرخوری رو معرفی کنی؟ در مقاله , در مورد مراجعه به درمانگر, کاهش تعداد وعده های غذایی و مشغول موندن صحبت کردی. چند مورد دیگه رو توضیح میدی؟

اول از همه , فکر میکنم ایجاد یه ساختار ضروریه. علاوه بر این , درمان , مشغول موندن و آگاه بودن هم مهمه. آگاه بودن به شما قدرت و کنترل میده. اگه به پرخوری مبتلا باشم و از این موضوع آگاهی پیدا کنم , به این معنیه که به خودم میگم: ” خوب رایان تو به پرخوری مبتلایی اما این موضوع تو رو از بین نمیبره.” چون , بسیاری از وقت ها بعد از پرخوری دچار افسردگی میشیم. پرخوری بدون آگاهی بسیار خطرناکه. اگه به پرخوری مبتلا باشید و این موضوع رو ندونید , به این کار ادامه میدید. پس آگاه بودن و ذهنیت داشتن اهمیت زیادی داره. البته این کار آسون نیست. مدت زمان زیادی طول کشید تا به خودم گفتم :” رایان تو الان مبتلا به پرخوری هستی… از این مسئله نترس. این مسئله اتفاق افتاده اما برطرف میشه. نباید اجازه بدی این موضوع تا یک و نیم هفته ی بعد آزارت بده. ”

9-در نهایت, چه توصیه هایی به افراد مبتلا به پرخوری داری؟

چند توصیه ی مختلف دارم. در مورد این مسئله با خانواده یا پزشکتون صحبت کنید. بسیاری از افراد مبتلا به پرخوری به دلیل ترس از قضاوت در تنهایی رنج میکشن. از زمانی که متوجه شدم به پرخوری مبتلام زندگیم تغییر کرد چون با وجود اینکه نمیدونستم چه اتفاقی در حال افتادنه به خوبی با این مسئله برخورد کردم. این موضوع باعث شد قوی شم , خجالتم رو برطرف کرد و فقط متوجه شدم به اختلال پرخوری مبتلا هستم. دیگه از این مسئله خجالت نمیکشیدم. پس به خوبی با این موضوع مواجه شید و از اینکه به خودتون آسیب بزنید نترسید. موضوع دیگه ای که مهمه و مدت طولانی طول کشید تا بتونم این کار رو انجام بدم این بود که به دوستان صمیمی و خانوادم اجازه بدم بهم کمک کنن. بسیاری از افراد نمیدونن چطور باید کمک کنن چون اونها پزشک نیستن. حتی بسیاری از پزشک ها هم لزوما نمیدونن برای کمک باید چی بهتون بگن , اما اجازه دادن یا نشون دادن چراغ سبز به این افراد در مورد کمک کردن , مسئله ی مهمیه. این اجازه برای هر فرد متفاوته. زمانی که با یکی از دوستام تو رستورانم , دوستم میتونه بهم کمک کنه و بگه: ” اول یه غذا سفارش بده و بعد اگه باز هم گرسنه بودی یه غذای دیگه بگیر.” اما من به دوستانم اجازه نمیدم موقعی که میخوام چیزبرگر بخورم منو مورد قضاوت قرار بدن. هر کسی باید متوجه شه چطور میتونه از دوستان و خانوادش در این زمینه کمک بگیره.

رایان شلدون حامی همه ی مردهاییه که به اختلال پرخوری مبتلا هستن. اون امیدواره که با استفاده از طنز و آگاهی رسانی , بتونه به افرادی که با اختلالات غذا خوردن دست و پنجه نرم میکنن کمک کنه.

ارسال یک پاسخ

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید