8 ویژگی خانواده های از هم گسیخته

مفهوم خانواده به طور کلی به معنی وجود افرادی ست که می توانید در زمان های سخت بدون احساس حمله یا قضاوت به آنها تکیه کنید . خانواده یعنی در پایان روز، افرادی هستند که می توانید به آنها تکیه کنید و می دانید که همیشه در سختی ها و شادی ها کنار شما هستند. اما، در مورد آن دسته از افرادی که از خانواده های از هم پاشیده  هستند، چه؟ آیا همیشه  علائم روشن و واضحی در خصوص این خانواده ها وجود دارد و یا  آنها در ظاهر خانواده های خوبی هستند ؟

در این مقاله قصد داریم 8 ویژگی محسوس خانواده های از هم گسیخته را به شما معرفی کنیم :

• اعتیاد

با توجه به  آمار مراکز اعتیاد در آمریکا ، تقریبا 45 درصد از جمعیت ایالات متحده در معرض  برخی از  مضرات الکل و رفتار های ناشی از آن در خانواده هستند. این به  معنی این  است که   تعداد این افراد به 76 میلیون نفر می رسد و تقریبا 26 میلیون نفر از این افراد کودکان خانواده هستند .. اعتیاد می تواند مواد مخدر، الکل یا ترکیبی از هر دو باشد. اعتیاد والدین می تواند  تاثیر منفی روی اعضای خانواده داشته باشد، چه درمورد مشکلات مالی، چه  در ارتباطات، و چه در ایجاد ضعف اعتماد و پیوند، که  هر کدام بر توانایی هر عضو خانواده در ایجاد روابط نزدیک و سالم با دیگران تاثیر می گذارد.

• کمالگرایی

این مورد می تواند یکی از عوامل مخرب برای خانواده هایی باشد که از دور ظاهری کامل و بدون ایراد دارند.  اما این تنها پشت ماجراست. وقتی كمال گرايی از نظر والدین به اوج خود می رسد   و والدین انتظارات غیر واقعی برای كودكان خود   در موفقیت انها دارند، ممكن است  این موضوع در آینده باعث ایجاد تصورات خودخواهانه و مشکل در عزت نفس و اعتماد به نفس آنها باشد  چرا که از نظر خانواده هیچ جایگاهی برای آنها کافی نیست.  ممکن است برای فرزندان سخت باشد زمانی که  نیاز به حمایت عاطفی دارند از والدین خود کمک بخواهند چون آنها افرادی به شدت کمالگرا هستند. در نتیجه، آنها   یاد میگیرند  تا خودشان را  به مردم نزدیک کنند و به آنها اعتماد کنند. زمانی که اولویت والدین عملکرد فرزندان است  این موضوع نگران کننده می شود و ممکن است کم کم زمانی برسد  که والدین زمانی برای جبران نخواهند داشت.

•  سوء استفاده

سوءاستفاده کردن  یکی دیگر از ویژگی های مشترک خانواده های ناکارآمد و از هم گسیخته  است. سواستفاده کردن  می تواند  به شکل فیزیکی ، احساسی و  یا جنسی باشد. سوءاستفاده می تواند بین دو همسر، از یک والد به کودک، یا بین دو فرزند ، رخ دهد. سوء استفاده کردن در خانواده روشی است که فرد برای  مجازات اعضای خانواده خود به دلیل یک  رفتار ناخواسته انجام می دهد. گاهی این روشی است  برای حس رضایت اعضای خانواده در زمان سرخوردگی و شکست .

• غیر قابل پیش بینی بودن  و ترس

غیر قابل پیش بینی بودن و ترس اغلب با هم رخ میدهد . گاهی این دو به علت سو استفاده شدن به وجود می آید ، اما ممکن است به دلیل مشکلات مالی و یا رفتارهای احساسی و واکنشی پدر و مادر و یا همسرانشان نیز این اتفاق رخ دهد. به طور معمول، کودکانی که در یک خانواده بی ثبات زندگی می کنند ، چه از لحاظ مالی و چه به لحاظ احساسی، ممکن است در آینده  از مشکلاتی مثل کمبود اعتماد به نفس رنج ببرند و یا ممکن است  در آینده تبدیل به افرادی  فوق العاده مسئول و یا کاملا بی مسئولیت  باشند و رفتارهای سمی والدینشان را به نوعی دیگر بروز دهند. ترس و غیر قابل پیش بینی بودن ویژگیهایی است که تحت تاثیر گرایشهای شدید و افراطی قرار می گیرند  مثل گرایشهای مذهبی و غیره زمانی است که خانواده به اعضای خود ،  آزادی انتخاب در  اعتقادات، آرمان ها و علایق را نمیدهد.

• عشق با قید و شرط

دوست داشتن بی قید و شرط یکی از ویژگی های  خانواده های سالم  است. اما در خانواده های از هم گسیخته دوست داشتن وابسته به شرایط و خواسته ی اعضای آن می باشد به این معنی که اعضای آن خانواده تنها در صورت درخواست چیزی به سایر اعضا محبت می کنند. این موضوع گاهی از عدم امنیت و یا خود خواهی فرد نشئت میگیرد. مثلا ممکن است دلیل محبت مادر به فرزند خود در کودکی این باشد که او زمانی که فردی بالغ شد از مادر خود نگهداری و مراقبت کند . اما زمانی که فرزند بزرگ می شود و به سن نوجوانی یا جوانی می رسد بر خلاف توقع مادر محبت و حمایت او را جبران نکند . پس عشق با قید و شرط در خانواده باعث سرخوردگی و فریب اعضای آن می شود .

• عدم وجود مرزها

زمانی که در خانواده مرزهای های سالم و حساب شده وجود نداشته باشد , اعضای آن  اغلب احساس می کنند که هیچ گونه حریم خصوصی یا احترام به آنها وجود ندارد. پدر و مادرانی که فرزندان خود را به عنوان مدال و  یا نشان افتخار می بینند،   رفتار خود پسندانه ای نسبت به فرزندان دارند که  باعث می شود بچه ها احساس  اشتباهی کنند که هویت   آنها   به درستی پرورش داده نشده یا  به اندازه تشویق نمی شوند. فقدان مرزها اغلب زمانی اتفاق می افتد که یکی از والدین تلاش می کند تا از طریق خشم اوضاع را کنترل کند.  در این زمان   کودکان احساس می کنند که   انتخاب کردن برایشان غیرممکن است اما به نوعی عمل یا رفتار میکنند که والدین خود را ناراحت   نکنند، معمولا این کودکان با احساسات بیگانه و حس شکست خوردگی بزرگ می شوند    و ممکن است بیش از حد خودخواه شوند.

•  عدم صمیمیت

خانواده های ناکارآمد و از هم پاشیده  معمولا  با صمیمیت نسبت بهم  رفتار نمی کنند . در خانواده های سالم، والدین به کودکان خود آموزش می دهند که چطور در زندگی اعتماد به نفس داشته باشند . اما اگر یکی از والدین دچار وابستگی شدید نسبت به کودکان خود باشد . ممکن است در آینده در صورت  ترک فرزندان از خانه ، قادر به ادامه زندگی بدون آنها نباشد. همین امر در مورد فرد نسبت به همسر خود نیز وجود دارد  . این برای  پایداری اعضای خانواده مهم است که  بنا به انتخاب خودشان  کنار هم باشند  نه از روی اجبار. در نهایت، عشق ورزیدن  یک عمل بی نظیر است و هرگز نباید تحت فشار  و اجبار قرار گیرد.

• ارتباط ضعیف

معمولا بسیاری از درگیری های خانواده ناشی از ارتباط ضعیف بین اعضای آن است. زمانی که اعضای خانواده  به دلیل  عدم وجود ارتباط بین یکدیگر یا روابط  تصنعی نمی توانند خودشان را کامل ابراز کنند، ممکن است احساس ناخوشایندی مثل ، نادیده گرفتن  یا درک نشدن  کنند. به طور کلی، خانواده های ازهم گسیخته مهارت کافی برای برقراری ارتباطات سالم را ندارند. به همین دلیل اعضای خانواده سریعا به مسائل واکنش نشان میدهند به جای اینکه ، به یکدیگر گوش دهند تا موضوع را درک کنند . در نتیجه، بسیاری از تنش هایی که سبب ایجاد استرس و چالش های روزانه  می شوند ,  اعضای خانواده را به جای نزدیک تر کردن از هم جدا می کند.